خانه / دسته‌بندی نشده / زندگینامه و شناخت شهید ولی الله فلاحی

زندگینامه و شناخت شهید ولی الله فلاحی

تیمسار سرلشکر ولی‌الله فلاحی (۱۳۱۰ در طالقان – ۷ مهر ۱۳۶۰ در نزدیکی شهر ری)، پس از پیروزی انقلاب ایران (۱۳۵۷) به سمت فرماندهی نیروی زمینی ارتش منصوب شد و از آغاز جنگ ایران و عراق در جبهه‌ها حضور دائم داشت. تیمسار فلاحی در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۳۵۸ به سمت ریاست ستاد مشترک ارتش برگزیده شد. فلاحی در سانحهٔ سقوط هواپیمای سی-۱۳۰ در ۷ مهر ۱۳۶۰ جان باخت.

زندگی نظامی

ولی‌الله فلاحی در سال ۱۳۱۰ در طالقان متولد شد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در طالقان و دبیرستان نظام تهران گذراند و پس از اخذ دیپلم در مهرماه سال ۱۳۳۰ وارددانشکده افسری شد و با درجه ستوان دومی و رسته‌ی زرهی از آن دانشکده فارغ‌التحصیل شده و سپس در لشکر ۹۲ زرهی خدمت خود را شروع کرد.[۱]

تیمسار فلاحی به دلیل مخالفت‌هایش با حکومت پهلوی از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۲ چهار بار به زندان افتاد. اما به دلیل تفکر بالا و دانش بالایی که داشت از افسران زبده قابل احترام ارتش شاهنشاهی بود که همواره مورد احترام فرماندهان ارشد ارتش بود[۲] امیر فلاحی با درجه سرهنگ دومی به همراه گروهی از افسران ایرانی به عنوان ناظر صلح سازمان ملل در آتش‌بس ویتنام، از سال ۱۳۵۱ تا اواسط ۱۳۵۳ را در این کشور گذراند. او در ۱۲ مهرماه ۱۳۵۷ پس از گرفتن درجه سرتیپی به شیراز منتقل شد و به عنوان معاون فرماندهی مرکز پیاده شیراز به کار خود ادامه داد پس از انقلاب اسلامی بازنشسته گردید.[۳]

جانشینی فرماندهی مرکز پیاده شیراز

حضور تیمسار فلاحی در شیراز هم‌زمان با اوج فعالیت‌های مردم بر ضد حکومت پهلوی بود؛ به همین دلیل در بیشتر شهرهای ایران از جمله شیراز حکومت نظامی اعلام شده بود. به دلیل کوشش‌های تیمسار فلاحی، حکومت نظامی در شیراز لغو و نیروهای ارتش از خیابان‌ها جمع شدند و وظیفه اجرای این حکم به شهربانی داده شد. بعد از پیروزیانقلاب اسلامی تیمسار سرتیپ فلاحی به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش انتخاب شد.[۳]

فرماندهی نیروی زمینی ارتش

یک ماه پس از انقلاب در اسفند ماه ۱۳۵۷ شماری از نیروهای احزاب کرد به پادگان‌های ارتش و ژاندارمری در مهاباد، سنندج، بانه، مریوان و دیگر شهرهای کردستان یورش بردند و آن‌ها را محاصره کردند. فلاحی در جایگاه فرمانده نیروی زمینی به دستور تیمسار سپهبد قرنی (رئیس وقت ستاد ارتش) و با همراهی سه گردان از نیروهای لشکر یکم پیاده تهران رهسپار منطقه شد و با یاری بخشی از نیروهای لشکر ۶۴ ارومیه و لشکر ۲۸ پیاده کردستان از سقوط پادگان سنندج و گسترش حوزه نفوذ حزب دموکرات به جنوب جلوگیری کرد. هم‌زمان دولت موقت و نیروهای سیاسی نزدیک به آن با گسیل داشتن هیئت حسن نیت در پی راه‌کاری برای پایان درگیری بود که بر پایه آن توافق شد که تأمین امنیت شهرهای کردستان به گونه موقت بر عهده نیروهای پیشمرگان مسلمان کرد قرار گیرد و نیروهای ارتش در امور انتظامی شهرها دخالت نکنند. در این شرایط، سرلشکر قرنی به نرمش دولت و توافق نیم‌بند و ناپایدار با گروهای مسلح مخالف اعتراض کرد و استعفا داد و سرلشکر ناصر فربد جانشین او شد. در همین حال تیمسار فلاحی با بینش نظامی و هوشیاری راهبردی این واقعیت را درک کرده بود که ممکن است احزاب مسلح از فرصت آتش‌بس موقت برای بازسازی نیروها، عضوگیری دوباره در شهرها و تثبیت موقعیت خود در میان عشایر منطقه بهره گیرند. از همین رو نیز، در تمام مدتی که آتش‌بس ناپایدار حکمفرما بود، عناصر اطلاعاتی یگان‌های عمل‌کننده ارتش در منطقه نه تنها فعالیت‌های احزاب مسلح، بلکه خیز پشتیبانی و لجستیکی عراق در مناطق مرزی را نیز زیر دید خود داشتند.[۴]

با اوج گرفتن دوباره درگیری‌ها در آغاز تابستان ۱۳۵۸، فلاحی بار دیگر در منطقه حاضر شد و فرماندهی یگان‌های ارتش را به عهده گرفت.[۴] تیمسار فلاحی در ۲۸ مرداد ۱۳۵۸ به سمت ریاست ستاد مشترک ارتش برگزیده شد و در سال نخست جنگ با عراق راهبردهای دفاعی ایران را هدایت کرد.[۴]

فرماندهی ستاد مشترک ارتش

تیمسار ولی‌الله فلاحی در مقام رئیس ستاد مشترک ارتش

در سال نخست جنگ، به دلیل نبود توان رزمی و عملیاتی در یگان‌های آسیب دیده ارتش و نابسامانی شرایط سیاسی کشور، بخش بزرگی از توان رزمی نیروها برای زمینگیر ساختن ماشین جنگی عراق و جلوگیری از پیشروی آن در خوزستان هزینه شد. البته این راهبرد، که به گونه چکیده می‌توان آن را «جنگیدن با آرامش و درنگ بر پایه دانش نظامی» نامگذاری کرد به مذاق بسیاری از انقلابیون آن روزگار خوش نمی‌آمد و به همین دلیل فلاحی از سوی جوانان انقلابی به بی‌عملی و ناآزمودگی متهم می‌شد.[۴] از تیمسار فلاحی گفتاورد شده‌است که در مقام ریاست ستاد ارتش گفته بود: «من وجب به وجب خاک خوزستان را به علت محل خدمت اولیه‌ام می‌شناسم. با توجه به پیشروی سریع عراق آرزو داشتم که ارتش عراق زمینگیر شود که چنین شد. اکنون تنها یک آرزوی دیگر دارم. تنها آرزویم این است که ارتش متجاوز عراق را از اطراف آبادان تا مارد عقب بنشانم.» با طراحی و اجرای پیروزمندانه عملیات ثامن‌الائمه و رفع حصر آبادان آرزوی تیمسار فلاحی برآورده شد و وضعیت راهبردی جنگ دگرگون و زمینه برای پیروزی‌های بزرگ آینده فراهم شد.[۴]

اگرچه چند ساعت پس از پایان این عملیات و در راه بازگشت به مرکز تیمسار فلاحی در سقوط هواپیما جان خود را از دست داد، ولی چنان‌که خود او در وصیت‌نامه‌اش آورده بود «کارنامه» او برای همیشه در معرض قضاوت نسل‌های متوالی «ملت و به ویژه ارتش ایران» قرار خواهد داشت.[۴]

ویژگی‌های شخصیتی و فرماندهی

General-Fallahi.jpg

به عقیده بسیاری از کارشناسان او در جرگه یکی از موفق‌ترین رؤسای ستاد در تاریخ ارتش ایران به‌شمار می‌آید. یکی از ویژگی او شناخت دقیق و درست از «سازمان ارتش» و چگونگی عملکرد آن بود. او به یاری گذراندن دوره‌های عالی نظامی در آمریکا و تجربه عملی کار در رکن یکم ارتش، نسبت به نقاط قوت و ضعف این سازمان و ویژگی‌ها و روحیات افسران زیردست خود شناختی فراگیر داشت و با اتکا به همین آگاهی‌ها توانست سازمان ارتش را در بحرانی‌ترین شرایط نگه دارد و مدیریت کند. دیگر ویژگی او واقع‌نگری و برداشت ژرف و درست او نسبت به جستارهای راهبردی و نظامی و همچنین مسائل سیاسی و اجتماعی بود. هشیاری سرشتی و بینش اجتماعی گسترده‌اش، او را در زمره نخستین افسران ارتش شاهنشاهی قرار دارد که پیروی محض از سلسله مراتب نظامی را کنار گذاشته و در ماه‌های پایانی حکومت پهلوی دریافتند که ارتش بدون پشتیبانی، آموزش، انگیزه و نفرات لازم، برای برخورد با بحران‌های شهری و رویارویی با مردم در جنگ خیابانی امید موفقیتی ندارد. به همین دلیل و نیز به جهت باور به این اصل که کارکرد اصلی نیروهای مسلحکشور نه پاسداری از قدرت و منافع یک فرد یا گروه وِیژه، بلکه نگاهبانی از کیان و تمامیت ارضی ایران است، در زمانی که معاونت فرماندهی مرکز پیاده شیراز را بر عهده داشت توانست فرمانده این مرکز (سرلشکر ده پناه) را قانع کند که مسئولیت مقابله با تظاهرات مردم شیراز و اجرای مقررات حکومت نظامی را به شهربانی واگذار نماید. ویژگی دیگر فلاحی باور او به کاربردی کردن دانش نظامی در جریان طراحی راهبردها و تاکتیک‌های جنگی بود. او نزدیک به ده سال از دوران خدمت خود را در مقام استاد و مدیر آموزش دوره‌های عالی فرماندهی و ستاد (دافوس) در دانشگاه نظامی گذراند، در شرایطی که بسیاری از تیمسارهای ارتش که ارشد او به‌شمار می‌رفتند در کلاس‌هایش شرکت می‌کردند. برآیند این تجربه، به‌کارگیری دانش روز نظامی و بکار گماردن نیروهای کاردان در ساماندهی مقاومت سرنوشت‌ساز یک سال نخست جنگ بود.[۴]

درگذشت

آرامگاه تیمسار فلاحی در بهشت زهرا

ششم مهرماه سال ۱۳۶۰، پس از یکسال مقاومت در برابر ارتش عراق، نیروهای ایرانی طی یک عملیات گسترده با محوریت لشکر ۷۷ پیاده خراسان، محاصره آبادان را به‌طور کامل شکستند.[۵] روز هفتم مهرماه تیمسار فلاحی در قرارگاه عملیاتی لشکر ۷۷ در ماهشهر، لشکر ۷۷ خراسان را لشکر ۷۷ پیروز ثامن‌الائمه نامید. در این مراسم وزیر دفاع سرهنگ نامجو، سرهنگ فکوری و سرتیپ ظهیرنژاد نیز حضور داشتند. پس از این مراسم، غیر از سرتیپ ظهیرنژاد، بقیه فرماندهان عازم اهواز شدند.[۶] امیر سرلشکر ولی‌الله فلاحی، رئیس وقت ستاد مشترک ارتش و چندی دیگر از فرماندهان ارتش و سپاه که برای نظارت بر اجرای عملیات ثامن‌الائمه در جبهه حضور داشتند، برای ارائه گزارش به آیت الله خمینی، با یک فروند هواپیمای سی–۱۳۰ نیروی هوایی، عازم تهران بودند اما بر اثر سقوط این هواپیما در حدود ساعت ۸ بعد از ظهر روز هفتم مهرماه در بیابان‌های کهریزک، این فرماندهان، کشته شدند.[۱][۵][۷]

یادبود

  • چندی پس از درگذشت او خیابان زعفرانیه تهران به نام سرلشکر فلاحی نامگذاری شد. یکی از خیابانهای شیراز نیز به همین نام ، نامگذاری شده‌است .

درباره‌ی مهدی دشتی

مهدی دشتی هستم... یکی از دانش آموزان دبیرستان حاج منصور قاسم زاده واقع در آمل... از کودکی به تحقیق بر زندگیِ شهدا و دانشمندان شهید علاقه مند بوده ام و در طی این سال ها دانشی را کسب کرده ام و تصمیم گرفته ام تا این دانش را نشر دهم تا مردم عزیز ایران بدانند چه کسانی زندگی خودشان را برای دفاع از کشورشان فدا کرده اند...

حتما ببینید

زندگینامه شهید مدافع | محسن حججی

محسنِ حُجَجی (زادهٔ ۲۱ تیر ۱۳۷۰ در نجف‌آباد – درگذشتهٔ ۱۸ مرداد ۱۳۹۶ در التَنْف) از نیروهای ایرانی موسوم …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *